Tuesday, August 26, 2008

Peach!


هلو را دوست می دارم

هلو زیبا و خوشمزه است، امروز یهو از دانشگاه زنگ زدن و گفتن یکی از شاگردهای بابا میوه فرستاده، خوشحال شدم آخه من میوه ی باغ رو خیلی دوست دارم! ولی وقتی اوردن و دیدم که یک جعبه پر از هلوهای بزرگ و تازس بیش از پیش با خوشحالی در سکوت لبخندی از رضایت بر لبانم نشست. با حوصله و رضایت شروع به شستنشون کردم و وقتی که با وسواس یکیشونو انتخاب کردم و چاقو را خیلی ظریف روش گذاشتم ، احساس کردم که اون هم همین قدر به اندازه ی من خوشحاله و وقتی که یک پر از اون رو در دهانم گذاشتم بسیار بی نهایت راضی و خوشحال شدم! این بهترین اتفاق زندگیم در این چند روز بود. تازه اون موقع فهمیدم که آندره ژید چی می گه و یا چرا بودلر از زندگیش لذت نمی برد. هلو ، این است راز جاودانگی

3 comments:

nogol said...

in gorge bade!mikhad mane bararo ba hulu gul bezane beram khunashun!man bareie agahiam va aslan gul nemikhoram pas 1 hafte chatramo pahn mikonam,umadammmmmmmmmmmmm.....

Anonymous said...

ه ل و شاید یعنی "همیشه لبخند وار" پس تو هم که مثل من هلو دوست داری، خدا کنه همیشه بخندی و شادمان از سعادت باشی رعنای عزیزم

Unknown said...

چه ساده چه بی غل و غش از چیزی کع اینهمه خوشحالت کرده صحبت کردی،شاد باشی